اولین کار دستی مهدیار
سلام به همه ی دوستهای مهربون و خوب وبلاگیمون امیدوارم روزای خوبی رو با کوچولوهای ناز و شیطونتون داشته باشین
من امروز با همکاری مهدیار عزیزم براش چندتا عروسک انگشتی ساختیم با وسایلی که تو خونه داشتیم خیلی مهدیار ذوق میکردو بیشتر کاراشم دوست داشت خودش انجام بده و هر کاری میخواستم بکنم با دقت نگاه میکرد و میگفت من من یعنی اون درست کنه خلاصه با بازی و کمی دعوا و جیغ و دادو خنده تمومش کردیم حالا با این عروسک ها که براش درست کردم جلوی بعضی از کاراشو میتونم بگیرم
ایده ی درست کردن این عروسک انگشتی هم از اونجا شروع شد که وقتی از سیزده بدر بر میگشتیم تو ماشین مهدیار انقدر خسته شده بود که کلی بهانه میگرفت و از اونجایی هم که من پستونکش رو نبرده بودم یه کمی هم کلافه بود من همون جا رو انگشتم با خودکار چشم ابرو کشیدم و شروع کردم باهاش حرف زدن و توپ بازی کردن و دیدم واقعا مهدیار سر گرم شده و تا یه کم صبر میکردم اشاره میکرد که باهاش بازی کنم و کلی هم میخندید بعد از اون رفتم چند جایی که براش عروسک انگشتی بخرم که نداشتن اومدم تو اینتر نت نگاه کردم و براش درست کردم خیلی هم دوستشون داره با این عروسک ها امروز باهاش بازی کردم و بهش غذا دادم الانم با اونا خوابیده شماهم میتونین برای بچه های گلتون درست کنین و با عزیزای دلتون بازی کنین من که خوشم اومده و از همه مهمتر که امروز مهدیار خیلی راحت غذاشو خورده و الانم خوابیده