مهدیار مهدیار ، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

خاطرات نفسم

بدون عنوان

1396/12/13 0:43
نویسنده : مامان فاطمه
423 بازدید
اشتراک گذاری
خونه تکونی با پسرک شیطونم


من و بابایی سرمون به خونه تکونی گرم بود که دیدیم ساکت شدی اومدم تو اتاق دیدیم تمام برگه های یاداشت بابا رسولو گرفتی میچسبونی به در کمد دیواری یه طرفشم بازبونت خیس کردی که بچسبه



تا منو دیدی میگی منم میخوام اتاقمو کاغذ دیواری بزنم





هسته های نارنجی که برای سبزه سال 1397 سبز کردم

دیگه روزای پایانی سال 1396 امیدوارم که اخر سال خوبی همه داشته باشن و سال جدید خوبی رو اغاز کنن


پسرکم بعد کاغذ دیواری اومدم دیدیم مست خواب شدی از خستگی



منم بچه بودم عاشق خونه تکونی بودم خیلی دوست داشتم همش نزدیک عید فرش یا موکت چیزی مامان امنه مینداخت که بشوره یا وسایل خونه رو دوست داشتم منم همکاری کنم ولی زیاد مامانم اجازه نمیداد

اینجا الان در کمین نشیتی ببینی من کی حواسم بهت نیست که با وسایل بازی کنی



پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)