مهدیار شیرین زبون
سلام به عزیز دلم قربونت برم که انقدر شیرین زبون شدی هرچی ما میگیم شما هم تکرار میکنی و خیلی با مزه کلمه هارو میگی منم کلی فیلم از حرف زدنت دارم
رنگ قرمز و زرد و صورتی و ابی و سبز رو بلدی
بهت میگم چراغ ماشین پلیس چه رنگیه میگی ابی و قرمز البته با لحن بچگونت میگی که باعث میشی بعدش چلونده بشی و بخوریمت تازه جلو شرکت بابا رسول بیشتر وقت ها یه ماشین پلیس راه نمایی رانندگی وایساده که هربار بری با بابا رسول سوارش میشی و اون اقا پلیسه هم برات اجیر میزنه دیگه میشناسنت
رنگ و اسم تمام ماشیناتو میگی شعر یه توپ دارم قلقلیه و اقا پلیسه و یه پسر دارم و توپ سفیدم رو با کمک من میخونی
هرموقع صدای اذان رو میشنوی صلوات میفرستی
مامان معصومه و بابا رضا رفتن مشهد موندم تو این چند روزی که نیستن باهات چه کار کنم روزی چندین بار میری پایین و میای بالا میبینی نیستن بهانه می گیری
دوستت دارم خیلی زیاد