مهدیار مهدیار ، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

خاطرات نفسم

مهدیار شیرین زبون

1394/4/28 19:03
نویسنده : مامان فاطمه
594 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به  عزیز دلمniniweblog.com قربونت برم که انقدر شیرین زبون شدی هرچی ما میگیم شما هم تکرار میکنی و خیلی با مزه کلمه هارو میگی بوسمنم کلی فیلم  از حرف زدنت دارمچشمک

رنگ قرمز  و زرد و صورتی و ابی و سبز رو بلدی تشویق

بهت میگم چراغ ماشین پلیس چه رنگیه میگی ابی و قرمز البته با لحن بچگونت میگی که باعث میشی بعدش چلونده بشی و بخوریمت  خندونکتازه جلو شرکت بابا رسول بیشتر وقت ها یه ماشین پلیس راه نمایی رانندگی وایساده که هربار بری با بابا رسول سوارش میشیniniweblog.com و اون اقا پلیسه هم برات اجیر میزنه محبتدیگه میشناسنت niniweblog.com

رنگ و اسم تمام ماشیناتو میگی تشویق شعر یه توپ دارم قلقلیه و اقا پلیسه و یه پسر دارم و توپ سفیدم  رو با کمک من میخونی تشویقتشویق

هرموقع صدای اذان رو میشنوی صلوات میفرستی محبتبوس

 مامان معصومه و بابا رضا رفتن مشهدغمگین موندم تو این چند روزی که نیستن باهات چه کار کنمسکوت روزی چندین بار میری پایین و میای بالا میبینی نیستن بهانه می گیریدلخور

دوستت دارم خیلی زیاد

 

 

 

پسندها (5)

نظرات (6)

مامان جون
28 تیر 94 20:18
ماشاالله به این قند عسل با هوش ایشالله خدا حفظش کنه مهدیار هوارتا دوست دارم
مامان فاطمه
پاسخ
مرسی شما لطف داری عزیزم
مامان فرح
28 تیر 94 20:25
ماشالله به این گل پسر شیرین زبون ،با اینکه میدونم مثل همیشه شما برای هیچ کدوم از پست های ما نظر نمیزاری اما من بازهم براتون نظر میزارم.
مامان فاطمه
پاسخ
مرسی عزیزم به روی چشم از این به بعد حتما در اولین فرصت نظر میذارم
مرضیه(مامان 3جوجه طلایی)
29 تیر 94 14:06
ای جوووووووووووونم چه دوستداشتنی و خوردنی. ماشاءالله چه باهوشه گلم پسرمون.
مامان فاطمه
پاسخ
مرسی مرضیه جان لطف داری عزیزم
عمه فروغ
30 تیر 94 14:51
سلام فاطمه جون ای جوووووونم به مهدیار شیرین زبون که کلی چیزهای خوب یاد گرفته جای مامان جون و بابا جونت خالی نباشه مهدیار ان شاا.. که بسلامتی برمیگردند
مامان فاطمه
پاسخ
سلام مهربون خوبی عزیزم مرسی خانوم
مامان آنیسا
30 تیر 94 16:57
مامان فاطمه
پاسخ
مرسی عزیزم که به وبلاگ ما هم سری زدین
اتی مامان
4 مرداد 94 9:43
ای جونم مهدیارشیرین من،باهوش من