مهدیار مهدیار ، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

خاطرات نفسم

مهدیار در شهر بازی

1393/6/24 2:15
نویسنده : مامان فاطمه
335 بازدید
اشتراک گذاری

                                          به نام خدا


امشب بابای زود اومد ومارو برد شهر بازیniniweblog.com پسرم که قبلا خوابشم کرده بود وسرحال بود کلی بازی کردی خوش گذروندی niniweblog.com.من وبابای ام که کاراو شیطونیاتو میبینیم قند تو دلمون اب میشه و کلی قربون صدقت میشیم niniweblog.com. مهدیار الان ساعت یک ونیم شب شما با بابای بی هوش شدین از خستگی niniweblog.comو من کارامو کردم و از اونجا که میدونم فردا وقت نمی کنم عکساتو بذارم تصمیم گرفتم الان از خوابم بزنم یه سری به وبلاگت بزنم خواب آلود.تو تمام شادی و دل خوشی من وبابا رسول شدی تو زندگی niniweblog.comبا اینکه بیرون کلی اذیت مون میکنی ولی به عشق تو بابا از کارش میزنه وزود میاد که به قول خودش اقا مهدیارو ببره بیرون وقتی بابا با توه کاملا مثل بچه ها میشه از رفتارش با تو میتونم بگم اندازه یه دنیا نه نه نه اندازه دوتا دنیا بازم نه نه نه خیلی بیشتر از اینا دوست دارهniniweblog.com اصلا طاقت گریه هاتو ندارهااگر یه بار دعوات کنه اونم به اصرار مندلخور چون واقا یه موقع های لازمه شب که میخوابی کلی بوست میکنهبوسبوسبوس. مهدیارم قدر بابارو بدون و همیشه احترامشو نگه دار چون یه پدر زحمت کش و خیلییییییییییییییییییی خوبی داری niniweblog.comامیدوارم خدا سایشو رو سرمون تا صد سالگی نگه داره بغلمحبتمحبت


niniweblog.com18.gifniniweblog.comniniweblog.com28.gifniniweblog.comقربون پسر باهوشم برم از این قطاره به خاطر فرمونش خیلی خوشت اومده بود فکر کنم چهار بار پشت سر هم سوارش شدی دیگه ما خسته شده بودیم الانم داری به بابای اشاره میکنی که دوباره کارتو بزنه تا قطاره تکون بخوره عشق مایییییییییییییبوسبوسبوسniniweblog.comوقتی بهت گفنم مامانی دیگه خسته شدیم بیا ببرمت با توپا بازی کن تو هم با کج کردن سرت تایید کردی و راضی شدی بیای پایین قربونت برررررررررررررررمبوسبوسبوسniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comمامانی تو استخر توپا اجازه نمی دادن بری چون برای بچه های سه سال به بلا بود ولی به اصرار من رفتی چشمکو کلی بازی کردی و خوش گذروندی توپارو مینداختی بیرون بابای جمع میکرد میریخت توقه قهه بابارو دیگه خسته کرده بودیخسته اخرم بازور کشیدیمت بیرون از توپاخندهniniweblog.comniniweblog.com17.gifniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comای جونم مامانی دیگه خسته شده بودی خستهو داشتیم با بابای راضیت مکردیم که بدون گریه بریم بیرون باباییم به من چپ چپ نگاه خطامیکرد و میگفت چقدر عکس میگیری بسه دیکه دلخورniniweblog.comniniweblog.comمامان جان این دیگه واقعا خطر ناکهniniweblog.comتا اتفاقی نیوفتاده بریم عزیزمniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.com

پسندها (3)

نظرات (12)

مامانی ماهان جون
24 شهریور 93 10:20
سلاااااااااااااااااااااااااام فاطمه خانوم و مهدیار خان گللللللللللللللل..خیلی خوشحالم از آشنایی و دوستی با شما..ممنون از حضورتون تو وب ما،بازم تشریف بیارین
مامان فاطمه
پاسخ
منم از اشنای با شما خوشهالم حتما با کمال میل عزیزم از امروز یکی از پیوند های وبلاگمون شدین[لبخند
مامانی ماهان جون
24 شهریور 93 10:21
دست بابا رسول مهربون درد نکنه که برا خونوادش سنگ تموم میزاره و هواشونو دارهای ول به فاطمه جونم که اینقدر قدردانه
مامان فاطمه
پاسخ
امید وارم خدا همه بچه هارو زیر سایه پدر مادرشون نگه داره عزیزم
مامانی ماهان جون
24 شهریور 93 10:22
ای جاااااااااااااااااااااانم چه ماشین سواریم میکنه مهدیار جونی منم تا یه مسیر برسون ننه قربونت بشممممم
مامان فاطمه
پاسخ
با کمال میل خانومی
مامانی ماهان جون
24 شهریور 93 10:24
آخی آخی چه نگاه مظلومانه ایم میکنه که دوباره کارت بکشین ...
مامان فاطمه
پاسخ
الهی مامانش فداش بشه
مامانی ماهان جون
24 شهریور 93 10:26
این عکس گرفتن مامانا و شاکی شدن باباها و نی نی ها همه گیر شده خخخخخخخخخخ امیدوار شدم
مامانی ماهان جون
24 شهریور 93 10:29
همه روزاتون به خوشی و گردششششششششششش
مهناز(مامان ال آی)
24 شهریور 93 20:25
پسر نازی دارین خدا حفظش کنه لینکتون کردم خوشحال میشم شما رو تو لیستتون ببینیم
مامان کیمیا
25 شهریور 93 1:08
ای جونم مهدیار خوشگل خاله.حسابی بازی کردی وکیف کردی. دست مامان وبابای مهربون هم درد نکنه که اینقد بفکرتن. فکرمیکردم در مورد عکس گرفتن وشاکی شدن همسری فقط من مشکل دام نگو همگانیه
مامان کارن( رزیتا )
25 شهریور 93 10:24
سلام و صد سلام به مهدیار خان و مامان مهربونش خوشحال شدیم از آشناییتون- خیلی زیاد و با اجازتون لینکتون کردیم
مامان فاطمه
پاسخ
سلام عزیزم خوشهالم کردی ار امروز یکی از پیوند های وبلاگمون میشین
اتی مامان
25 شهریور 93 22:04
وای مهدیار جون چقدر تووووپ ایشالله همیشه سایه بابایی و مامانی رو سرت باشه
مامان فاطمه
پاسخ
مرسی
دختربهاری
28 شهریور 93 11:08
سلاااامممم فاطمه جون وبتون عالیه
مامان فاطمه
پاسخ
سلام عزیزم ویب شما هم خیلی خوبه خانومی ولی نمی دونم کد موس میزارم عمل نمیکنه عزیزم یه راهنمای کوچولو میخواستم گلم
مُحدثه ツ مامان ارســــــــــطو ツ
29 شهریور 93 15:24
سلام مامان فاطمه مهربون و خوشکل نی نی نازتم چه خوشمله. دوست دارم با هم دوست شیم و به هم سر بزنیم. من لینکتون میکنم با افتخار خوش آمدید به جمع دوستای خوب و مهربونمهدیار جونم رو هم ببوس
مامان فاطمه
پاسخ
سلام عزیزم مرسی از محبتتون از امروز یکی از پیوند های وبلاگمون شدین