مهدیار مهدیار ، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

خاطرات نفسم

خداروشکر به خاطر داشتنت پسرم

پسرک من امروز حسابی به مامانش کمک کرد تو کارای خونه الهی من قربون دستای کوچیکت بشم که خونه رو مرتب میکنی و تو کارای خونه کمکم میکنی (البته یه وقتایی هم کلی به هم میریزی و جمع نمیکنی 😏) زندگی مامان درحال کمک کردن به مامانش ظرفارو میشستی من یکی یکی آب میکشیدم 😚😚 بعد من رفتم سراغ جارو زدن و پسرکم گرد گیری کرد برام 😍😘😍😘 همچین پسری دارم من فداش بشم پسرکم خسته شده داره برا خودش ابمیوه میگیره نوش جووون کنه 🍊🍊🍊🍹🍹🍹 عشقم بعد کمک به مامانش داره ناهار میخوره اماده شده بره مدرسه 😍😘😍😘 ...
24 آذر 1397

نمونه تکالیف اخر هفته مهدیار جون

الهی مامان فدای دستای کوچیکت بشه که انقدر قشنگ نقاشی میکشی و رنگ میکنی خدارو شکر که دارمت عشقم اینجا وسط انجام تکالیفت یهو لاکپشت شدی و سر گرم بازی😍😙 تنها دلبستگی دنیای من تویی پسرم بدون مامان خیلی دوست داره و تو دلش آرزوهای بزرگی برای آیندت داره...
15 آذر 1397

پیش دبستانی مهدیار

سلام به همگی خیلی خوشحالم که میبینم گل پسرم کم کم داره بزرگ میشه 👦آقا میشه عشق مامان میره پیش دبستانی اسم مربیتون خانوم ضیای خیلی خانوم با محبت و مهربونیه پسرکم کلی دوست خوب پیدا کردی رفتیم با مامان معصومه برات وسایل خریدیم روپوش خریدیم خودم انگار بیشتر از تو ذوق دارم 😄 یه چند روزی میگفتی نمیرم مدرسه منم ناراحت میشدم ولی خوب وقتی میرسیدی اونجا دویت داشتی و میرفتی سر کلاس اسمتو بعد از ظهری نوشتم مدرسه ایمان پیش دبستانی ترنم مهر بعد برای اینکه ذوق داشته باشی بری هر ردز به یه بهانه ای میرفتی مدرسه یه روز گفتم میخوام بیام نمازخونتونو بهم نشون بدی رفتیم حالا همه بچه ها سر کلاس بودن منو تو تو نمازخونه 😊 بعد مدرسه سه طبقه هست روز بعد گفتم میخوا...
23 آبان 1397