مهدیار مهدیار ، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

خاطرات نفسم

پیش دبستانی مهدیار

1397/8/23 15:30
نویسنده : مامان فاطمه
134 بازدید
اشتراک گذاری
سلام به همگی خیلی خوشحالم که میبینم گل پسرم کم کم داره بزرگ میشه 👦آقا میشه عشق مامان میره پیش دبستانی اسم مربیتون خانوم ضیای خیلی خانوم با محبت و مهربونیه

پسرکم کلی دوست خوب پیدا کردی رفتیم با مامان معصومه برات وسایل خریدیم روپوش خریدیم خودم انگار بیشتر از تو ذوق دارم 😄

یه چند روزی میگفتی نمیرم مدرسه منم ناراحت میشدم ولی خوب وقتی میرسیدی اونجا دویت داشتی و میرفتی سر کلاس

اسمتو بعد از ظهری نوشتم مدرسه ایمان پیش دبستانی ترنم مهر

بعد برای اینکه ذوق داشته باشی بری هر ردز به یه بهانه ای میرفتی مدرسه یه روز گفتم میخوام بیام نمازخونتونو بهم نشون بدی رفتیم حالا همه بچه ها سر کلاس بودن منو تو تو نمازخونه 😊

بعد مدرسه سه طبقه هست روز بعد گفتم میخوام بیام باهات طبقه های بالا مدرستونو رو نشونم بدی دوباره سه طبقه رفتیم بالا کلاسارو نشونم دادی روز بعد هوا بارونی بود به ذوق چترت که ببری رفتی بعدم روزی یکی کاردستی برات درست میکنم از ذوق اونا میرز خداروشکر نصف روز سرت گرم شده



کاردستی پسرم با خمیر خرگوش درست کردی😚









پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)