ادینتون بخیر
یه جمعه زمستونی آفتابی با پسرم رفتیم دریا چه بابا رسول میخواست مثل همیشه بره تهران حواله بیاره وسط راه گفتی بابای میشه منو ببری دوباره غار قایق سوار بشم😍
یهو یادمون اومد سر راهمون یه پارک ای هست که توش دریاچه داره با قایق 👦بابا رسول گفت الان میبرمت قایق سوار می کنم پسرمو😊
یهو یادمون اومد سر راهمون یه پارک ای هست که توش دریاچه داره با قایق 👦بابا رسول گفت الان میبرمت قایق سوار می کنم پسرمو😊
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی