مهدیار مهدیار ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات نفسم

اولین برف زمستونی امسال با مهدیار

1394/9/19 21:43
نویسنده : مامان فاطمه
432 بازدید
اشتراک گذاری

وقتی از پنجره دیدی داره برف میاد دیگه ذوق زده و با عجله لباساتو اوردی میگی تنم کن برم پایین برف بازی منم همراهیت کردم مامان معصوم وبابا رضا هم اومدن تو حیاط و کلی بازی کردن باهات فدای گل پسرم بشم بوس

عزیزم عکسات زیاد جالب نشد

اینم بیمارستانی که پسرکم توش به دنیا اومده و چون میدونستم روزایی سه شنبه دکتر شهابدینی همون خانوم دکتر خوبی که گل پسرمو به دنیا اورد بیمارستان چمرانه بردمت تا باهاش عکس یادگاری بگیری ولی ما دیر رسیده بودیمو دکتر رفته بودغمگین

انشالله دفعه دیگه آرام

چند وقت پیشا بابا رسول باهات بازی میکرد منم تو اشپز خونه بودم داشتم شام درست میکردم بعد دیدم ساکت شدین اومدم تو اتاقت دیدیم کجا رفتی البته بابا رسول گذاشته بودت سکوتسکوتتو هم اسرار میکردی که بمونی همونجا تازه میگفتی درو ببندین باز نکنین من تو ماشین بزرگم دارم رانندگی میکنم سکوت

اینم پسرک شیطون من وقتی خوابیده محبت

خوابت شیرین گل پسرم محبتبوس

 

پسندها (4)

نظرات (2)

عمه فروغ
20 آذر 94 14:40
سلام فاطمه جون خوبی خانوم؟ به به برف چه عالیو چه عکس های خوشگلی ای وای ببین کجا رفته و نشسته ان شاا.. که سری بعد خانوم دکتر رو هم میبینید
مامان فاطمه
پاسخ
سلام عزیزم مرسی از محبتت خانوم
مامان فرناز
1 دی 94 1:46
چه پسر ناز و دوست داشتني خدا حفظش كنه
مامان فاطمه
پاسخ
مرسی از لطفتون