اولین روزهای پاییز
من هروز و هر لحظه نگرانت میشوم ...
که چه میکنی...در چه حالی ...
تنهایت برای من...
غصه هایت برای من...
همه بغض ها و اشکهایت برای من...
تو فقط بخند
انقدر بلند تا همه بشنون...
صدای خندههایت را
صدای همیشه خوب بودنت را
صدایت را میخواهم تا موسیقی سکوت لحظه هایم باشد
نگاهت را میخواهم تا روشنی چشمهای خسته ام باشد
وجودت را میخواهم تا گرمای سردی اغوشم باشد
وتنها خنده هایت را میخواهم تا مرحم کهنه ی زخمهای زندگی ام باشد
اری تنها تو را میخواهم عزیزم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی