عکسای یادگاری
وقتی گل پسری حوصله اش سرمیره امروز مدرسه تعطیل بود بعد اینکه تکلیف نوشتی بهونه ی خونه ی مامان امنه رو گرفتی و خیلی ناراحت بودی که ببرمت خونه مامانامنه ولی مامان مریض شده و حال نداشت گفتممهدیار برو حیاط و تمیز کن برگاشو جارو بزن رفتی و کل حیاط جارو زدی کلی هم هوا خوردی دیگه اومدی یادت رفت رفتن خونه مامان آمنه جون مامان قربون اون ژستت بشه عشقم این لباس هدیه شب یلدات بود عشقم خیلی خوشت اومد از لباس 😇 این لباسارو از پیج خودم برات سفارش دادم پیج اینستا دوستان وبلاگی عزیزم اگر دوست داشتین میتونین شما هم از پیج کاری خودم ثبت سفارش کنین کلی لباسای قیمت مناسب و قشنگدارم @mahoor_k...